Web Analytics Made Easy - Statcounter

شاید در زندگی خود افرادی را دیده باشید که صرف نظر از سنشان، به بلوغ عقلی نرسیده‌اند. انگار که در نوعی نوجوانی دائمی به دام افتاده‌اند.

این افراد هنوز مانند کودکان فکر و رفتار می‌کنند. گویی از هیچ یک از تجربیات خود در زندگی چیزی یاد نگرفته‌اند.

به گزارش روزیاتو، قطعاً شما تمایلی ندارید که با چنین افرادی در ارتباط باشید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تشخیص این افراد زیاد سخت نیست. تنها کافی است که بیشتر به سخنانشان دقت کنید.

در ادامه، ۹ عبارت مورد استفاده در مکالمات توسط مردانی که هنوز بزرگ نشده‌اند، ذکر شده است.

۱) همه شرکای عاطفی سابق من دیوانه بودند

شنیدن این عبارت در قرار ملاقات یک چراغ قرمز بوده و نباید آن را نادیده گرفت. این جمله خبر از عدم بلوغ در فرد مقابل، چه زن و چه مرد می‌دهد.

حتی لازم نیست که این عبارت لزوماً درباره شرکای عاطفی سابق باشد. وقتی کسی چنین عبارتی را به زبان می‌آورد، می‌توانید مطمئن شوید که او بلوغ کافی برای ورود به رابطه عاطفی را ندارد. چراکه این افراد همیشه دیگران را مقصر مشکلات خود می‌دانند.

نکته اینجاست که تقریباً مسئولیت هر اتفاقی که در زندگی شما می‌افتد، برعهده شماست.

درست است که برخی چیز‌ها خارج از کنترل ما هستند. ولی ما همیشه می‌توانیم واکنش خود را نسبت به رویداد‌های بیرونی کنترل کنیم. افراد بالغ این موضوع را درک کرده به همین دلیل مسئولیت همه چیز در زندگی خود را برعهده می‌گیرند.

از سوی دیگر، سرزنش دیگران کاری است که کودکان و افراد نابالغ انجام می‌دهند و نشان می‌دهد که طرف مقابل از اشتباهاتش درس نگرفته است.

۲) تقصیر من نیست

یک فرد نابالغ همیشه به دنبال راه‌هایی برای فرار از مسئولیت است.

هر اتفاق بدی که برای این افراد بیفتد، هرگز تقصیر آن‌ها نیست. همیشه بهانه یا دلیلی دارند که چرا خود را مسئول اتفاقات منفی و اشتباهاتشان نمی‌دانند.

به طرز جالبی، این افراد منطق مشابهی برای اتفاقات خوب در زندگی خود ندارند. انگار که خودشان مسئول تمام اتفاقات خوب بوده‌اند.

در روانشناسی به این ویژگی «داشتن یک منبع کنترل بیرونی» گفته می‌شود.

منبع کنترل، به میزان کنترل شما روی رویداد‌های زندگی‌تان بستگی دارد. اگر معتقد هستید که کلید سرنوشت خود را در دست دارید، به احتمال زیاد در صورت لزوم وضعیت خود را تغییر خواهید داد. برعکس، اگر فکر می‌کنید که نتیجه از کنترل شما خارج است، ممکن است که کمتر برای تغییر تلاش کنید.

وقتی دیگران را به خاطر مشکلات خود سرزنش می‌کنید، فرصت یادگیری و پیشرفت را از خود سلب خواهید کرد. این ذهنیتی است که افراد را در دنیای نابالغانه خود به دام می‌اندازد. اما افرادی که مسئولیت اشتباهات و اتفاقات منفی را می‌پذیرند، رشد می‌کنند.

۳) من فقط بدشانس هستم

گاهی اوقات، فردی که منبع کنترل بیرونی دارد، دیگر نمی‌تواند افراد دیگر را مقصر بداند. اما در عوض، جهان را به طور کلی مقصر می‌داند.

افرادی که ادعا می‌کنند بدشانس هستند، ممکن است متوجه نشوند که در واقع در مورد چیزی فراطبیعی صحبت می‌کنند.

افرادی که خود را بدشانس می‌دانند، اغلب عامل مشکلات خود هستند. حتی اگر دست سرنوشت مشکلی را برای آن‌ها رقم بزند، واکنش این افراد نسبت به بدشانسی است که روی زندگی‌شان تأثیرگذار خواهد بود.

۴) احساسات برای افراد ضعیف است

به بسیاری از افراد، به ویژه پسران، از سنین پایین آموزش داده می‌شود که نشان دادن هر احساسی نشانه ضعف شخصی است. با این حال، یک مرد بالغ می‌تواند چنین باور اشتباهی را پشت سر بگذارد.

افراد بالغ درک می‌کنند که احساسات بخشی از زندگی هستند و با احساسات است که زندگی زیبا خواهد بود.

در عین حال، این افراد می‌دانند که نباید تصمیمات مهم زندگی خود را تنها با تکیه بر احساساتشان بگیرند.

اما مردان نابالغ، زندگی خود را در تلاشی بیهوده برای انکار زندگی عاطفی خود می‌گذرانند. این امر باعث می‌شود که آن‌ها نتوانند با احساسات دیگران کنار بیایند.

۵) چرا وقتی که اینترنت هست، کتاب بخوانم؟

مراقب مردانی باشید که کتاب نمی‌خوانند. دسترسی به اطلاعات امروزه بیشتر از هر زمان دیگری است.

اما برای بسیاری از مردم، مطالعه به معنای جستجوی هر چیزی است که می‌توانند برای حمایت از مواضع خود در اینترنت بیابند.

متأسفانه، بخش بزرگی از اطلاعات در فضای مجازی یا دروغ‌های آشکار یا به شدت مغرضانه و گمراه‌کننده هستند. کتاب خواندن به شما کمک می‌کند که اطلاعات بیشتری کسب کنید، سطح هوش شما را افزایش داده و به رشد مغزتان کمک می‌کند.

۶) کسی باید کاری انجام دهد

این عبارت و موارد مشابه آن، نشانه‌های دیگری از فردی هستند که از قبول مسئولیت خودداری می‌کند.

همه ما از مشکلات دنیا و زندگی آگاه هستیم. اما کسی که همیشه برای حل این مشکلات به دنبال افراد دیگر است، هنوز در ذهنیت یک کودک گیر کرده است.

اگر ما زندگی و جامعه اطرافمان را بهبود نبخشیم، هیچ کس دیگری این کار را انجام نخواهد داد.

یک مرد عاقل و بالغ مسئولیت چیز‌هایی که می‌تواند تغییر دهد را می‌پذیرد و خود را به خاطر چیز‌هایی که نمی‌تواند تغییر دهد، سرزنش نمی‌کند. مردی که هنوز این کار را یاد نگرفته، باید بزرگ شود.

۷) عذرخواهی آدم را ضعیف نشان می‌دهد

هر مردی که هنوز در مورد قدرت یک عذرخواهی صادقانه اطلاعی ندارد، به سختی می‌تواند خود را مرد بنامد.

همه ما انسان هستیم و ممکن است که اشتباه کنیم. چیزی که یک مرد عاقل را از دیگران متمایز می‌کند، این است که او مسئولیت اشتباهات خود را برعهده می‌گیرد و زمانی که می‌داند اشتباه کرده، از دیگران عذرخواهی می‌کند.

توانایی پذیرش و اعتراف به اشتباه، قدرت یک مرد را نشان می‌دهد.

مردانی که هرگز عذرخواهی نمی‌کنند، بسیار ضعیف‌ هستند. زیرا نمی‌توانند غرور بیجای خود را برای اعتراف به اشتباهشان کنار بگذارند.

۸) من هرگز اشتباه نمی‌کنم

شاید مردانی را در زندگی خود دیده باشید که به هر روشی متوسل می‌شوند تا نشان دهند که همیشه حق با آن‌هاست و هیچ گاه اشتباه نمی‌کنند.

یک مرد عاقل و بالغ می‌داند که هیچ کس کامل نیست. در واقع، هر چه بیشتر در مسیر خودآگاهی و رشد سفر کنید، بیشتر متوجه می‌شوید که چقدر تا بی نقص بودن و کمال فاصله دارید.

رشد کردن باعث فروتنی فرد می‌شود. زیرا او می‌داند که ممکن است مانند هر فرد دیگری دچار خطا شود.

برخی از افراد دارای چنان منیت شکننده و ساختار روانی ضعیفی هستند که اساساً اعتراف به اشتباه برای غرورشان آنقدر تهدیدآمیز است که نمی‌توان آن را تحمل کرد.

این افراد بسیار ناپخته هستند و مانع رشد خود می‌شوند.

۹) می‌دونی باید چیکار کنی؟

جالب است بدانید که افراد نابالغ حس می‌کنند که بیشتری صلاحیت را برای مشاوره دادن به دیگران دارند.

مشاوره دادن، به خودی خود هنگامی که کسی نیاز به آن دارد، بد نیست.

اما یک مرد عاقل تنها در صورتی طرف مقابل را راهنمایی می‌کند که می‌داند مشاوره او مفید خواهد بود و می‌تواند کمک‌کننده باشد.

از سوی دیگر، مردان نابالغ دوست دارند نظرات خود را در قالب نصیحت به دیگران تحمیل کنند و مدام به آن‌ها بگویند که با زندگی خود چه کنند، حتی اگر خودشان هنوز کار‌های زیادی برای انجام دادن داشته باشند

کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: مردان مردان بالغ زندگی خود

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۶۶۰۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها

همشهری آنلاین _ فاطمه عسگری‌نیا: زندگی با سگ‌ها! سبک زندگی جدیدی که خیلی‌ها به تقلید از زندگی اروپاییان و پز اجتماعی در برابر دوست و فامیل آن را انتخاب کرده‌ و البته حسابی هم گرفتار شده‌اند. از هزینه‌های مراقبت بهداشتی و خورد و خوراک این زبان‌بسته‌ها که بگذریم گردش و تفریح این سگ‌ها هم امروز برای صاحبان‌شان حسابی درد سرساز شده است. به‌طوری‌که خیلی اوقات ترجیح می‌دهند فردی را برای انجام این کار استخدام کنند و بابتش هم هزینه‌های هنگفتی را پرداخت کنند.

دنیا، یک سگ کوچک از نژاد پامرانین دارد، اما به قول خودش در طول ۲۴ ساعت شبانه‌روز نمی‌تواند آن‌طور که باید از سگش مراقبت کند: «صبح‌ها ساعت ۶ از خانه بیرون می‌زنم و ساعت ۸ شب به خانه می‌رسم. در ۴ ساعت باقیمانده مجبورم کارهای منزل را انجام دهم و فرصتی برای رسیدگی به لاکی ندارم. به‌خاطر همین مجبورم از داگ واکرها کمک بگیرم.»

او قبل از اینکه ازداگ واکرها برای این کار کمک بگیرد سری به پانسیون‌های نگهداری از سگ‌ها زده، اما قیمت‌های بالا پشیمانش کرده است: «پانسیون‌ها صرفا ۸ ساعت در روز کار نگهداری از سگ‌ها را انجام می‌دهند که قیمت‌های‌شان از ۲۰۰ هزارتومان تا ۶۰۰ هزار تومان متغیر است این در حالی است که ۸ ساعت برای من که یک کارمند هستم از لحاظ زمانی کافی و از لحاظ قیمتی ممکن نیست!»

داگ واکری؛ شغلی که دنیا از آن صحبت می‌کند این روزها طرفدارهای زیادی دارد، چراکه درآمدش در کنار زمان اندک کار، حسابی برای‌شان جذاب است. البته انجام این شغل شرط و شروطی هم دارد که مهم‌ترینش حسن رفتار با حیوانات و دوستی با آنهاست. برای گفت‌وگو با این افراد به یکی از بوستان‌های تهران سر زدیم.

درآمد میلیونی از سگ‌گردانی

تیپ و ظاهرش مرتب و منظم است. قلاده چارلی (سگی از نژاد شیتزو) را به‌دست گرفته و پابه‌پای او در بوستانک محله می‌چرخاند. با اینکه قد و قواره بزرگی ندارد، اما اغلب مردم و بچه‌ها از چارلی می‌ترسند، به‌خاطر همین سعی می‌کند کمتر در میان جمع حاضر شود. به بهانه نزدیکی با سگی که به همراه دارد با او گپ و گفت می‌کنم و مشخص می‌شود او صاحب چارلی نیست فقط یک «داگ واکر» است. البته این اسم پرطمطراق خارجی‌ها برای افرادی مانند پیمان است. ایرانی‌ها به او و همکارانش سگ‌گردان می‌گویند: «۲ سال پیش در بخش خدمات یک شرکت کامپیوتری کار می‌کردم. حقوق پایه‌ام حقوق وزارت کاری بود. هیچ مزایای دیگری هم نداشت. ساعات کار گاهی تا ۱۲ ساعت در روز هم طول می‌کشید و این رسما باعث می‌شد تمام روزم از دست برود. یک روز به پیشنهاد عموی یکی از همکارانم که مسافر خارج از کشور بود و خبر داشت خانه مجردی دارم و تنها زندگی می‌کنم قرار شد یک هفته مسئولیت نگهداری سگش را قبول کنم. ابتدا این پیشنهاد را آن زمان به‌خاطر رودربایستی قبول کردم، اما وقتی رقم پیشنهادی برای نگهداری از سگ را متوجه شدم با انگیزه بیشتری این کار را قبول کردم؛ به ازای ۲ هفته ۱۵ میلیون تومان! تنها مسئله‌ای که برای صاحب سگ مهم بود امنیت جا و اطمینان از غذای او بود که به نحو احسن انجامش دادم.» بعد از این قصه مزه مراقبت گران از سگ حسابی زیر زبان پیمان رفت به‌طوری‌که به‌گفته خودش دیگر بی‌خیال شغلش شد و از آن تاریخ یک داگ واکر حرفه‌ای شده است. او حالا روزی یک ساعت چارلی را برای گردش و تفریح بیرون می‌آورد و به ازای هر ساعت ۳۰۰ هزار تومان دریافت می‌کند؛ ماهی ۷ میلیون‌و ۲۰۰ هزار تومان به غیر از جمعه‌ها که تعطیل است. آن‌هم فقط در ازای نگهداری از یک سگ: «کارم را دوست دارم. هم فال است هم تماشا. هر ‌ماه مسئولیت گردش و تفریح روزانه ۳ سگ را برعهده دارم.»

دانشجو هستم

بنی هم سگی از نژاد مالیتز است. ‌تر و تمیز و آراسته با کفش‌ها و لباسهایی که حکایت از شرایط زندگی او در یک خانواده متمول می‌دهد. اما کسی که قلاده او را به‌دست گرفته و در بوستان مشغول همراهی او در قدم زدن است پسرکی ساده پوش است که خود را سعید معرفی می‌کند. اطلاعات زیادی درباره سگ‌ها ندارد می‌گوید: «صاحب این سگ یک مرد جوان است که به‌خاطر شرایط شغلی و ماموریت‌های مداوم فرصت گردش او را ندارد. من فقط روزی یک ساعت هر روز صبح بنی را برای تفریح، بازی و البته دستشویی کردن به پارک می‌آورم.» سعید دانشجوست و چون پیدا کردن شغل پاره وقت برای او سخت است تن به این کار داده است: «نسبت به ساعت کاری که دارد درآمدم بد نیست، اما هنوز نتوانسته‌ام آنطور که باید با سگ‌ها ارتباط برقرار کنم.»

انگل‌پراکنی در معابر و بوستان‌های شهری

همین‌طور که با ما مشغول گپ و گفت است بنی هم در گوشه و کنار پارک می‌چرخد ضمن اینکه از فرصت استفاده و در فضای باز بوستان دستشویی می‌کند؛ رفتاری که دیدنش خانواده‌های دیگر را آزرده‌خاطر می‌سازد. چرا که معتقدند سگ‌گردان‌ها بی‌محابا سگ‌های خود را در فضای بوستان‌ها و پیاده‌راه‌ها رها می‌کنند و باعث آلودگی فضای تفریح بچه‌ها و سلامت خانواده‌ها می‌شوند. یکی از شهروندانی که این صحنه را می‌بیند، می‌گوید: «متأسفانه عده‌ای با گرداندن سگ‌های خود در فضای شهری، به‌خصوص بوستان‌ها، موجب انگل‌پراکنی در شهر می‌شوند.» به‌گفته این شهروند متأسفانه در کشور ما هیچ قانونی برای سگ‌گردانی در معابر عمومی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا صاحبان سگ‌ها الزامی برای جمع‌آوری مدفوع رهاشده سگ خود در خیابان و بوستان‌های شهر ندارند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی این‌طور نیست و قانونی برای محدود کردن این رفتارها وجود دارد.

قانونگذار وارد شود

با توجه به اینکه ژیاردیا، لارو مهاجر پوستی، اکینوکوکوس و اشریشیاکلی تنها چند نمونه از بیماری‌های باکتریایی بسیار خطرناک هستند که از طریق مدفوع سگ‌ها به انسان منتقل می‌شود باید به نگرانی مردم درباره رهاسازی مدفوع سگ‌ها در معابر شهری و محل زندگی انسان‌ها حق داد و به فکر چاره‌ای برای حل این مشکل بود.

نگهداری از سگ و سبک زندگی جدیدی که عده‌ای از روی چشم‌وهم‌چشمی دنبال ترویج آن در شهرها هستند موجب تولید مشاغل کاذب و درآمدهای ناشی از آن شده‌ است، علاوه بر این نه‌تنها چالش‌های اقتصادی و اجتماعی را پیش روی این افراد قرار داده که موجب نگرانی‌هایی برای به خطر انداختن بهداشت و سلامت افراد جامعه شده است؛ موضوعی که مدت‌هاست زنگ خطرش در جوامع شهری به‌صدا درآمده و نیازمند توجه قانونگذاران است.

کد خبر 847543 برچسب‌ها درآمد خبر مهم سگ بدون صاحب

دیگر خبرها

  • از چه سنی به بعد جزو افراد پیر محسوب می‌شویم؟
  • این پز اجتماعی میلیون ها تومان برای افراد آب می خورد | سگ گردانی و درآمد میلیونی داگ واکرها
  • از روان تا درمان
  • شخصیت سالم یا ناسام؛ مساله این است؟
  • عقب‌نشینی پسران از مبارزه با غول کنکور/ آسیب‌های کاهش مردان تحصیلکرده
  • خشونت علیه زنان در خانه / زنان چه کنند؟
  • زندگی سخت است آیا فلسفه می‌تواند کمک کند؟
  • سن مناسب برای فرزندآوری؛ از تصویر تا واقعیت
  • نتایج جالب از پژوهشی درباره حس پیری/ زنان درباره سن پیری مردان چطور فکر می‌کنند؟
  • در چه سنی می‌توان یک فرد را «پیر» دانست؟